در این مطلب می خواهیم داستان یک موفقیت را برایتان بازگو کنیم. داستان اینستاگرام :
” بهترین جا برای چاپ بیزینس کارت که حرفه ای و خوب باشد کجاست؟ خودم یک طرح دارم، فقط می خواهم چاپ کنم. ”
وقتی کوین سیستروم (یکی از بنیانگذاران اینستاگرام) در سال ۲۰۱۰ داشت کلمات بالا را در بخش پرسش و پاسخ سایت Quora می نوشت، شاید خودش هم نمی دانست آن بیزینس کارت ها چقدر ارزشمند خواهند شد.
اینستاگرام یک شرکت متفاوت است. وقتی سال قبل به قیمت یک میلیون دلار توسط فیسبوک خریداری شد، تنها ۱۳ نفر کارمند داشت.
هیچ مبلمانی هم در ساختمان شان وجود نداشت.
بنیان گذاران این شرکت، کوین سیستروم و مایک کریگر، مولتی میلیونر هایی هستند که هنوز ۳۰ عدد شمع را روی کیک تولد فوت نکرده اند.
شاید آن ها را دست کم گرفته باشیم اگر بگوییم پیشرفتی رعد آسا داشته اند. کلمه رعد آسا برای بیان داستان آن ها کافی نیست.
داستان اینستاگرام ، این جامعه اشتراک گذاری تصویر، بسیار جذاب است.
مطلب پیشنهادی: استوری اسنپ چت و استورى اینستاگرام : چه تفارت هایى دارند؟
در تحقیق برای سر در آوردن از داستان واقعی این ابر شرکت، به اکانت های این دو بنیان گذار در سایت Quora رسیدیم.
شاید اطلاعاتی که در این وبسایت از این دو نفر بر جای مانده، خیلی مفید تر و جذاب تر از سیل عظیم کتاب ها و ویدیو های ساخته شده در مورد داستان اینستاگرام باشد.
این داستان اینستاگرام است، مستقیم از زبان بنیان گذارانش:
از Foursquare تا اینستاگرام
سیستروم:
“قبل از همه چیز باید بگوییم که اصلا انتظار این چنین نتیجه ای را نداشتیم. ما در عرض چند ساعت، از چند کاربر که تعدادشان از انگشتان دست هم فرا تر نمی رفت، رسیدیم به محبوب ترین اپلیکیشن عکاسی.
” اما همان طور که همکارم مایک کریگر می گوید، اینستاگرام اپلیکیشنی است که ساختن و راه اندازی اش تنها ۸ هفته طول کشید، ولی در اصل کار یک سال تمام بود.”
سیستروم زمانی که در استنفورد بود، تا حدی با برنامه نویسی آشنا شده بود اما هیچ گاه در آن حرفه ای نشد.
او هیچ مدرک رسمی در زمینه علوم کامپیوتر ندارد.
و زمانی که در گوگل یک شغل بازاریابی پیدا کرد، این مساله را فراموش کرده بود.
مطلب پیشنهادی: ۴ روش فوق العاده طراحی صفحه اصلی Split Screen
خودش این طور به یاد می آورد:
” تنها در شغل بعدی ام در Nextstop بود که توانستم کد هایی بنویسم که رسما استفاده شوند.
” وقتی در بخش بازاریابی گوگل بودم، تنها فعالیت مهندسی ام شب ها و با ایده هایی کوچک برای خودم بود تا بلکه بتوانم برنامه نویسی را یاد بگیرم.”
یکی از آن ایده ها Burbn نام داشت. یک اپلیکیشن HTML5 که نوعی کپی برداری از Foursquare بود، با این تفاوت که در مرورگر اجرا می شد و پیام های متنی را نیز شامل می شد.
یک روز در یک مهمانی، سیستروم با چند نفر از شرکت های سرمایه گذاری Baseline Ventures و Andressen Horowitz آشنا شد.
آنها از پروتو تایپی که سیستروم نشان داد، خوششان آمد. پس او از کارش استعفا داد تا بتواند تمام وقت روی Burbn کار کند.
این دو شرکت همچنین موافقت کردند که ۵۰۰ هزار دلار سرمایه گذاری اولیه روی Burbn انجام دهند.
مطلب پیشنهادی: اصلی ترین عامل سازنده یک طراحی موفق وبسایت چیست؟
مایک کریگر، که یکی از دوستان سیستروم بود، در این مرحله وارد ماجرا شد.
Burbn حالا یک اپلیکیشن کامل، اما در کل فقط یک برنامه تغییر شکل یافته Foursquare بود.
سیستروم می گوید:
” ما تصمیم گرفتیم که اگر می خواهیم یک شرکت درست و حسابی باشیم، باید بتوانیم در یک زمینه عالی باشیم.
” عکاسی موبایل یک موقعیت فوق العاده برای اجرای ایده های جدید بود.”
آنها بارها در دو راهی “یک اپلیکیشن مختص عکاسی” یا “نسخه تکمیل شده Burbn” گیر کردند. اما در نهایت دومی را چندان جذاب نیافتند.
” واقعا برای ما تصمیم سختی بود که بخواهیم از ابتدا شروع کنیم. اما در نهایت دل را به دریا زده و اقدام کردیم.
” ما همه شاخ و برگ اپلیکیشن Burbn را زدیم و تنها چیز هایی که از آن باقی گذاشتیم، عکس، کامنت، و قابلیت لایک کردن بود.”
مطلب پیشنهادی: ویندوز ۱۰ هرگز پایان ندارد – ۵ ویژگی که در آینده خواهیم دید
آخرین تکه های پازل
انتخاب نام، یک هفته طولانی طول کشید. باید نامی انتخاب می شد که ساده باشد، به دوربین ربط داشته باشد، به سادگی در ذهن حک شود، و یکتا باشد.
بعد از کلی کلنجار، روی نام اینستاگرام توافق شد. کلمه ای برگرفته از عبارت Instant Telegram به معنی “تلگرام سریع”.
در طول ۸ هفته بعدی اینستاگرام با ۱۰۰ کاربر، تست بتای خود را پشت سر گذاشت.
کریگر و سیستروم تمام کار های کد نویسی رو انجام می دادند و سیستروم روی طراحی و آیکون نیز کار می کرد.
بالاخره در اکتبر ۲۰۱۰ برای اولین بار در اپ استور قرار داده شد و بلافاصله توجه دنیا را به خود جذب کرد.
دو هفته بعد، در ژاپن جزو برنامه های پیشنهادی و ارزشمند معرفی شد.
و یک ماه بعد از آن نیز در اپ استور به عنوان اپلیکیشن هفته معرفی شد.
از آن جا به بعد، تماما حرکت رو به جلو بوده است. خیلی زود، همه شروع به استفاده از این اپلیکیشن کردند؛ از کیم کارداشیان تا جاستین بیبر.
مطلب پیشنهادی: شبکه هاى اجتماعى براى صاحبان تجارت هاى کوچک
سیستروم می گوید:
” ما متوجه شدیم که اگر قرار است موضوع اصلی مان تصاویر باشد، باید متفاوت باشیم و به چشم بیاییم.
” تصاویر مربعی در فید های ما خیلی خوب دیده می شدند. ما هم نسبت تصویر مربعی را بیشتر دوست داشتیم.”
در آن زمان، Hipstamatic تنها اپلیکیشنی بود که فقط با تصاویر مربعی کار می کرد.
مطلب پیشنهادی: ۳ نکته مهم درباره سئو برای جستجو بهتر-قسمت اول
در روز های بعد مشخص شد که نسبت تصویر ۱:۱ اصلی ترین مزیت جذاب اینستاگرام است؛ البته بعد از فیلتر ها.
فیلتر تصاویر در بین کاربران آیفون، که آن زمان دوربینش خوب بود اما عالی نبود، طرفداران زیادی پیدا کرد.
فیلتر ها همه کاستی های دوربین آیفون را برطرف می کردند و تصاویر با آن ها بهتر می شد.
سیستروم می گوید:
” فیلتر ها اساس مخلوطی از تکنیک های مختلف هستند. گاهی تنها یک لایه را روی تصویر می کشیم، گاهی نیز پیکسل به پیکسل تغییر ایجاد می کنیم. برای مثال فیلتر lomo-fi تنها کنتراست تصویر را تغییر می دهد، اما در مقابل، فیلتر Toaster یکی از پیچیده ترین و در عین حال محبوب ترین فیلتر هایمان است.
” در این مورد می توانستم اطلاعات بیشتری بدهم، اما اینها جزو اسرار شرکت هستند. ”
یک میلیارد دلار در ۲ سال
۲۰۱۰ تا سال ۲۰۱۲ که فیسبوک اینستاگرام را به قیمت یک میلیارد دلار خرید، مانند برق و باد گذشت.
اما در این دو سال اتفاقات و پیشرفت های زیادی رخ داد.
خرید یک میلیارد دلاری فیسبوک، سیستروم را به یک جوان ۴۰۰ میلیون دلاری تبدیل کرد.
کریگر نیز ۱۰۰ میلیون دلار به جیب زد.
امروز اینستاگرام ۸۰۰ میلیون کاربر دارد که ۵۰۰ میلیون نفر از آن ها فعال هستند.
داستان اینستاگرام به تصویر نیز ختم نمی شود. حالا می توانید ویدیو هایتان را نیز در آن به اشتراک بگذارید.
شاید دور از انصاف نباشد داستان اینستاگرام را داستان خلاقیت و نو آوری بنامیم. از تصویر و ویدیو و استوری، تا نو آوری هایی دیگر در آینده.
مطلب پیشنهادی: ۴ روش فوق العاده طراحی صفحه اصلی Split Screen
منبع: Make Use Of